English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (8272 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phase space U فضای فاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
marquee U فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
marquees U فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
field U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
fielded U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
fields U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
deposit U چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
deposits U چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
expansion U افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی
demand U انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demanded U انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demands U انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
leading U فضای بین خط وط متن چاپ شده یا نمایش داده شده
region U پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
region U فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
regions U پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
regions U فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
fragmentation U حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند
list U لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
list U فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
free U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
freed U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
freeing U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
frees U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
manager U بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
managers U بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
desktop U در یک GUI فضای کاری که نمایش گرافیک از میز کار واقعی ای با نشانههای تلفن
atmosphere U فضای اطراف هرجسمی
atmospheres U فضای اطراف هرجسمی
swap U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
logical U حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
logical U واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
string U فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
volume U کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volumes U کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
erase U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erased U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erases U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erasing U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
allocation U تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocations U تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
pitch U وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
pitches U وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
flow U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
pack U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
packs U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
partition U فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partitions U فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
area U گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area U بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
areas U گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
areas U بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
areas U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
clearance U فضای بیکار
clearance U فضای بازی
clearance U هوا فضای خالی فاصله
scanner U فضای حافظه برای ذخیره سازی تصویرکه اسکن شده است
scanners U فضای حافظه برای ذخیره سازی تصویرکه اسکن شده است
linear U لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
overlay U فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
overlaying U فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
overlays U فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
high U فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
highest U فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
highs U فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
void U فاصله ناخواسته یا فضای خالی در اتصال توسط جوشکاری
void U فضای خالی
statement U عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statements U عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
clipboard U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
clipboards U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
blank U سفید فضای خالی
blankest U سفید فضای خالی
aerospace U فضای ماوراء جو
aerospace U فضای هوایی
aerospace U فضای هوایی بالای منطقه عملیات
space U فضای خالی
space U کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
space U میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
space U فضای خالی بین حروف یا خط ها
spaces U فضای خالی
spaces U کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
spaces U میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
spaces U فضای خالی بین حروف یا خط ها
mailbox U فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailboxes U فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
register U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
registering U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
registers U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
common U فضای حافظه یا ذخیره سازی که توسط بیشتر از یک برنامه استفاده میشود
Other Matches
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
vacuity U فضای خالی
deep space U فضای سه بعدی
psychological space U فضای روانی
eucleadian space U فضای اقلیدسی
out of doors U فضای ازاد
phase space U فضای فازی
expanse U فضای زیاد
cylinder capacity U فضای سیلندر
danger space U فضای خطرناک
dead space U فضای مرده
dead space U فضای راکد
masks U پوشاندن فضای
subspace U فضای فرعی
mask U پوشاندن فضای
expanses U فضای زیاد
floorage U فضای صحن
open area U فضای ازاد
vacuums U فضای تهی
vacuuming U فضای تهی
floor space U فضای اشکوب
vacuumed U فضای تهی
vacuum U فضای تهی
lacuna U فضای خالی
life space U فضای زیست
image space U فضای تصویر
hollow space U فضای توخالی
fornix U فضای مجوف
out of door U فضای ازاد
free space U فضای ازاد
free space U فضای خالی
gross space U فضای کلی
lebensraum U فضای حیاتی
work space U فضای دایر
cavity U فضای خالی
cavities U فضای مجوف
open U فضای باز
biosphere U فضای زیست
opens U فضای باز
opened U فضای باز
cavities U فضای خالی
bad break U فضای خالی
atmospheric environement U فضای جوی
reflector space U فضای بازتابی
cavity U فضای مجوف
workspace U فضای کاری
acceleration space U فضای شتاب
airspace U فضای هوایی
covered space U فضای پوشیده
covered space U فضای سر پوشیده
campus U فضای باز
campuses U فضای باز
coordination sphere U فضای کوئوردیناسیون
boot U فضای ترانک
cellarage U فضای زیرزمین
perimeter U فضای احاطه کننده
hair space U فضای باریکی درچاپ
margin U زمان یا فضای اضافی
margins U زمان یا فضای اضافی
inane U چرند فضای نامحدود
glades U فضای میان جنگل
glade U فضای میان جنگل
interstaller space U فضای بین- ستارهای
danger space U فضای هوایی خطرناک
furnace room U فضای داخل کوره
address apace فضای آدرس دهی
hittorf dark space U فضای تاریک کاتد
crookes dark space U فضای تاریک کاتد
cathode glow U فضای روشن کاتد
cathode dark space U فضای تاریک کاتد
fanfares U نمایش در فضای باز
fanfare U نمایش در فضای باز
drift space U فضای تبدیل تحمیل
catcher space U فضای اوسیلاسیون زای
buncher space U فضای تحمیل سرعتی
perimeters U فضای احاطه کننده
aston dark space U فضای تاریک استن
crookes dark space U فضای تاریک هیتورف
floor space occupied U فضای مورد نیاز
faraday dark space U فضای تاریک فارادی
foresheets U فضای جلوی قایق
anode dark space U فضای تاریک اند
airspace control U کنترل فضای هوایی
hittorf dark space U فضای تاریک هیتورف
payload space U فضای بار مفید
perspective space U نمایش فضای سه بعدی
phase space cell U پیل فضای فاز
vector space U فضای برداری [ریاضی]
linear space U فضای خطی [ریاضی]
vector space U فضای خطی [ریاضی]
Euclidean space U فضای اقلیدسی [ریاضی]
the infinite space U فضای بیکران لاینتاهی
to close airspace U محصورکردن فضای هوایی
landscape garden U طراحی فضای سبز
linear space U فضای برداری [ریاضی]
airspace [over a country] U فضای هوایی [در کشوری]
metric space U فضای متری [ریاضی]
trough of the sea U فضای میان دو موج
metric space U فضای متریک [ریاضی]
topological space U فضای توپولوژیک [ریاضی]
memory address space U فضای نشانی حافظه
loading space U فضای قابل بارگیری
runout U فضای عمل یک سیستم
open cut U حفاری در فضای باز
compacted U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
air-hole U [تهویه فضای خالی سرداب]
pre-Hilbert space U فضای ضرب داخلی [ریاضی]
bossing U [فضای خالی زیر پنجره]
airspace control U کنترل کردن فضای هوایی
compact U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacting U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
to close airspace U مسدود کردن فضای هوایی
controlled airspace U فضای هوایی کنترل شده
inner product space U فضای ضرب داخلی [ریاضی]
three-dimensional space U فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
cod U فضای داخل خلیج یادریاچه
compacts U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
fifo U فضای ذخیره سازی موقت
frame U و مرز اطراف فضای پنجره
broadcast U توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
broadcasts U توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
deep space U فضای خارج از منضومه شمسی
dead space U زاویه بیروح فضای کور
hyphenated U نوشته شده با فضای خالی
space above property U فضای قسمت بالای ملک
user area U فضای مخصوص استفاده کننده
it takes much room U فضای زیادی را اشغال میکند
outer space U فضای خارج از هوا یا جوزمین
caret U نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
road space U فضای اشغالی از جاده به وسیله ستون
anode glow U شعله مثبت فضای روشن اند
double vault U [دو طاق با فضای خالی بین آنها]
capacities U فضای فراهم برای ذخیره سازی
capacity U فضای فراهم برای ذخیره سازی
gap U فضای بین دادههای ذخیره شده
inputted U بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
gaps U فضای بین دادههای ذخیره شده
claustrophobia U مرض ترس از فضای تنگ ومحصور
storage U چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
plenums U فضای اشغال شده بوسیله ماده
marks U کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
plenum U فضای اشغال شده بوسیله ماده
zaps U حذف داده موجود در فضای کاری
zapping U حذف داده موجود در فضای کاری
zapped U حذف داده موجود در فضای کاری
mark U کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
zap U حذف داده موجود در فضای کاری
input U بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
annulus U فضای بین دوایر متحد المرکز
fills U رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
fogging U برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
fill U رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
operand U فضای یک عملوند در دستور برنامه نویسی
immediate U فضای حافظه اصلی و سریع در کامپیوتر
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
land scaping U محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
agora U [فضای باز عمومی در یونان باستان]
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
worked U فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
work U فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
quadding U درج فضای خالی در متن برای پر کردن خط
compress U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compresses U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compressing U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
gaps U فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
gap U فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
compacting U کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
space heater U بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
to occupy much space U فضای زیادی را اشغال کردن زیاد جا بردن
break U ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
virtual U آدرس مربوط به فضای ذخیره سازی مجازی
compacts U کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
compacted U کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
compact U کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
margin U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margins U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
breaks U ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
storage U فضای لازم برای ذخیره سازی داده
gutters U فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
scabbing U بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
ante-choir U [فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
dense index U لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد
IAS U فضای حافظه اصلی با سرعت بالا در سیتم کامپیوتری
gap U فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی
broken stowage U فضای خالی اطراف امادها وبارها در داخل کشتی
positive control U کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
mezzanine space U فضای مخصوص گردش هوادر بالای سقف انبار
cpi U تعداد حروف چاپ شده که در فضای یک اینچ جا می گیرد
gutter U فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
content addressable addressing U پردازندهای که از فضای ذخیره سازی انجمنی استفاده میکند
gaps U فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی
drum U نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
intermediate U فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
emptier U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empty U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
Recent search history Forum search
1wave motion occurs in the elastic half-space and also radiation damping takes place
2high dimentional task solution space
2high dimentional task solution space
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
1بازشناسی خصوصیات فضای معماری مدرس‌ها و حجره‌ها درمسجدـمدرسه‌های شاخص دوره‌ی قاجار در تهران
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com